حکم ناپذیری مرتبة ذات الهی و دستگاه منطقی ـ معرفت شناختی ارسطویی

Authors

سیدمجید ظهیری

جهانگیر مسعودی

abstract

مرتبة ذات الهی پیچیده ترین اعتبارات عرفانی است؛ مرتبة اطلاق مقسمی که حتی حمل واژه های مقام، مرتبه، اعتبار عرفانی، و اطلاق بر آن محل تردید است. دربارة وجود لابشرط مقسمی دو اختلاف وجود دارد؛ یکی اختلاف میان فلاسفه و عرفا و دیگر اختلاف میان خود عرفا. اختلاف میان فلاسفه و عرفا در این است که این مرتبه صرفاً از معقولات ثانیة فلسفی است و مابه ازای خارجی ندارد، چنان که فلاسفه معتقدند یا حقیقه الحقایق است، آن چنان که عرفا باور دارند. اختلاف میان عرفا نیز در تبیین «لا اسم و لا رسم له» و شرایط و لوازم حمل و سخن گفتن در این مقام است. برخی معتقدند هر حملی حتی حمل اطلاق، وجود، وحدت، وجوب، و بساطت بر این مقام نادرست است، چنان که سلب آن نیز نادرست است و دربارة این مقام فقط سکوت سزاوار است. این گروه در این مقام سخنان به ظاهر تناقض آمیزی مطرح می کنند. برخی نیز معتقدند تعبیر «لا اسم و لا رسم له» به این معنا نیست که امکان اشاره به آن مقام با لفظی از الفاظ و اسمی از اسما انکار شده باشد بلکه فقط اگر حملی منجر به تعین در مقام ذات شود، نادرست خواهد بود. در این مقاله ضمن تحلیل آرای مختلف، به این نتیجه خواهیم رسید که حتی حمل برخی محمول ها همچون اطلاق مقسمی، وجوب، و وجود نیز منجر به تعین در مقام ذات می شود و با « لا اسم و لا رسم له»، به علت مشروط بودن انتزاع از حاق ذات به احاطة علمی و نیز مساوی بودن معقول ثانی با معلوم بودن و متعین و محدودبودن به حدود فهم، قابل جمع نخواهد بود. فرضیة پیشنهادی نویسندگان این است که دستگاه منطقی ـ معرفت شناختی ارسطویی توان تبیین و توجیه حکم ناپذیری مقام ذات را ندارد، لکن این به معنای توجیه ناپذیری مطلق آن نیست و نمی توان از آن خردستیزی یافته های عارفان را نتیجه گرفت. همچنین عرفان هیچ الزامی برای کوتاه آمدن در برابر دستگاه منطقی ـ معرفت شناختی ارسطویی ندارد و می تواند در تبیین و توجیه عقلانی ـ منطقی نظریات خود، فارغ از این پارادایم، دستگاه های منطقی ـ معرفت شناختی دیگر را نیز محک بزند

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

حکم‌ناپذیری مرتبة ذات الهی و دستگاه منطقی ـ معرفت‌شناختی ارسطویی

مرتبة ذات الهی پیچیده‌ترین اعتبارات عرفانی است؛ مرتبة اطلاق مقسمی که حتی حمل واژه‌های مقام، مرتبه، اعتبار عرفانی، و اطلاق بر آن محل تردید است. دربارة وجود لابشرط مقسمی دو اختلاف وجود دارد؛ یکی اختلاف میان فلاسفه و عرفا و دیگر اختلاف میان خود عرفا. اختلاف میان فلاسفه و عرفا در این است که این مرتبه صرفاً از معقولات ثانیة فلسفی است و مابه‌ازای خارجی ندارد، چنان‌که فلاسفه معتقدند یا حقیقه الحقایق اس...

full text

حکم ناپذیری مرتبه ذات الهی و دستگاه منطقی ـ معرفت شناختی ارسطویی

مرتبه ذات الهی پیچیده ترین اعتبارات عرفانی است؛ مرتبه اطلاق مقسمی که حتی حمل واژه های مقام، مرتبه، اعتبار عرفانی، و اطلاق بر آن محل تردید است. درباره وجود لابشرط مقسمی دو اختلاف وجود دارد؛ یکی اختلاف میان فلاسفه و عرفا و دیگر اختلاف میان خود عرفا. اختلاف میان فلاسفه و عرفا در این است که این مرتبه صرفاً از معقولات ثانیه فلسفی است و مابه ازای خارجی ندارد، چنان که فلاسفه معتقدند یا حقیقه الحقایق اس...

full text

ذات گرایی ارسطویی ـ سینوی و ذات گرایی معاصر

بر اساس ذات گرایی، برخی اشیاء موجود در خارج، دارای ذات هستند و ذات یک شیء، به چگونگی اشاره ما به آن شیء، یا به طور کلی، به این که ما چگونه به آن می اندیشیم یا از آن سخن می­گوییم، بستگی ندارد. از دید یک ذات­گرا، هر شیء، مجموعه ای از صفات ذاتی دارد که ماهیت فردی آن شیء نامیده می­شود. این گونه صفات از ویژگی های عرضی کاملاً متمایز هستند و به اشاره یا نحوه سخن گفتن ما بستگی ندارند. اما از دید یک قرار...

full text

معرفت ذات الهی از نظر شاه نعمت‌الله ولی

از نظر شاه نعمت‌الله ولی، ادراک ذات الهی توسط حس، وهم، خیال و عقل ناممکن است. اما با کشف و مشاهدۀ تام می‌توان به معرفت ذات الهی رسید. معرفت ذات فقط از طریق خود ذات امکان‌پذیر است؛ یعنی ذات الهی توسط غیر نمی‌تواند شناخته شود؛ زیرا غیری وجود ندارد تا بتواند عارف ذات شود. انسان با فنا از وجود مقید خود به ذات حق باقی می‌گردد. اما تعین از انسان کاملاً مرتفع نمی‌شود، فقط شاهد اتصال وجود مقید خویش به و...

full text

معرفت ذات الهی از نظر شاه نعمت الله ولی

از نظر شاه نعمت الله ولی، ادراک ذات الهی توسط حس، وهم، خیال و عقل ناممکن است. اما با کشف و مشاهدۀ تام می توان به معرفت ذات الهی رسید. معرفت ذات فقط از طریق خود ذات امکان پذیر است؛ یعنی ذات الهی توسط غیر نمی تواند شناخته شود؛ زیرا غیری وجود ندارد تا بتواند عارف ذات شود. انسان با فنا از وجود مقید خود به ذات حق باقی می گردد. اما تعین از انسان کاملاً مرتفع نمی شود، فقط شاهد اتصال وجود مقید خویش به و...

full text

حکم و معرفت

در این مقاله نشان داده شده است که برخلاف قول مشهور، هرگز چنین نبوده است که در کل تاریخ معرفت­شناسی غرب معرفت همواره به‌مثابهِ باور صادق موجهی تعریف شود که حکم یکی از اجزای ضروری مؤلفّة توجیه در آن است. با بررسی برخی از فقرات آثار دکارت و لاک، موارد نقضی برای این قاعده ذکر شده است. سپس نشان داده شده است که بعد از ایمانویل کانت بود که میان معرفت و حکم پیوند وثیق برقرار شد. همچنین از این ایده دفاع ش...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
حکمت معاصر

Publisher: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی

ISSN 2383-0689

volume 4

issue 4 2014

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023